آقای الف

قبلا بهتر می‌نوشتم،
الان فقط می‌نویسم...
کم و گهگاه.
جدی نگیرید!

سرما

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۳۲ ب.ظ

خب! بالاخره امسال هم زمانش فرا رسید و دیروز شاهدِ اولین واکنشِ یک فردِ خارج از خانواده نسبت به خودم بودم. دقیق‌ترش می‌شود نسبت به لباسم! «سرما نخوری جَوونـ»ـی که راننده مسن تاکسی هنگام نشان دادن ماشینش خطاب به بنده فرمودند. و لبخند احتمالا کجم در حین رفتن به سمت ماشین...

ظاهرا به نظر می‌رسد نقطه کار ترموستات بدن بنده که باعث ایجاد احساس سرما/گرما شده و در نتیجه آن میزان و نوع پوشش خود را انتخاب میکنم، مقداری نسبت به عموم افراد جامعه متفاوت است. یا ساده‌ترش می‌شود اینکه گرمایی هستم.

شخصا این تفاوت را پذیرفته‌ام و به آنهایی که مثلا از یک ماه پیش در خیابان با پولوور! یا سویشرت!! دیده‌ام هیچ واکنش عجیبی نشان نداده‌ام یا حرف خاصی به آنها نزده‌ام. فقط ممکن است کمی چشمانم گرد شده باشد و احساس گرما کرده باشم که آن هم احتمالا از دید دیگران پنهان مانده است. اما کم با واکنش دیگران در مورد خودم مواجه نشده‌ام. راننده تاکسی، مسئول حراست دانشگاه، معلم‌ها و دبیران در دوران طفولیت، منشی مطب دکتر، اقوام و آشنایان و دوستان و ... -معمولا و به ویژه در اوایل زمانی که افتخار آشنایی با بنده نصیبشان شده یا بعد از گذشت چند سال در قالب موقعیت‌های تکراری که یادآوریشان تبدیل به شوخی شده است مثل: هنوزم لباس نمی‌پوشی؟! [خنده] یا هنوزم که کم می‌پوشی! [خنده] - و ... خلاصه که این قصه سر دراز دارد.

اولین خاطرات و البته از جالب‌ترینشان در این زمینه به سال سوم دبستان برمی‌گردد. زمانی که پس از چند سری بحث و چانه‌زنی بر سر لباس پوشیدن، پدر و البته بیشتر مادر گرام در اقدامی جالب و البته هنوز هم عجیب برای من! تصمیم گرفتند که به لباس پوشیدن یا نپوشیدنم کاری نداشته باشند اما به یک شرط! 

روی یک برگه چند جمله نوشتم و امضا کردم که امسال سرما نخواهم خورد! و ... موفق شدم!



البته هنوز هم گاهی مجبور می‌شوم به مادر و معمولا بیشتر پدر گرام یادآوری کنم که، بنده به عنوان یک پسر انشالله عاقل و بالغ و با بیش از ربع قرن تجربه، توانایی تشخیص گرما و سرما و انتخاب لباس مناسب جهت پوشیدن را دارم.


پ.ن. به شرط تمیزیِ هوا، همیشه سرما را به گرما ترجیح داده‌ام. ساده‌ترین استدلال ممکن هم این که هر چقدر بخواهید می‌توانید لباس بپوشید اما برعکسش ممکن نیست! هر چقدر بخواهید نمی‌توانید لباس‌هایتان را دربیاورید! به هر حال کمی حیا چیز خوبیست! تازه مشکلات شرعی-عرفی-اسلامی-اخلاقی را هم که نادیده بگیریم پوست آخرین مرحله است که طبیعتا قابل درآوردن هم نیست. تازه مشکل دیگر اینجاست که معمولا یک پوشش نازک حس خنکی بیشتری به آدم می‌دهد.

  • الف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">