دو
دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۹ ق.ظ
دروغه اگه بگم یادم رفته. یادم میره؟ احتمالش کمه. حافظه خوبی دارم، خدا رو شکر. هر چند بعضی وقتا ممکنه سخت باشه.
اتفاقی که چند وقت، خیلی غیرمنتظره، برای من تبدیل به انگیزه و سرخوشی شده بود، امروز از ادامهش هیچ حس تعریف شدهای ندارم. نه میتونم بگم دیگه انگیزه نیست، نه میتونم بگم هست. نه میتونم بگم خوشحالم میکنه، نه میتونم بگم ناراحتم میکنه. نه دوست دارم از ادامه افتادن این اتفاق جلوگیری کنم، نه ادامهش هیچ معنی خاصی میتونه برام داشته باشه. شاید حتی بتونم این بلاتکلیفی رو یه مرحله جلوتر هم ببرم و بگم ممکنه از نیفتادنش حس ناخوشایندی داشته باشم، با وجود اینکه افتادنش هم ممکنه بیمعنی باشه.
پ. ن. اولین بار این قطعه را به واسطه برادرجان شنیدم، دوستش دارم. اول میخواستم بدون هیچ حرف اضافهای فقط همین قطعه را اینجا بگذارم.
پروفایل امیر ملکی در ساندکلاد
پروفایل امیر ملکی در ساندکلاد
- ۹۶/۰۵/۰۲